بنام خدا

زندگی خصوصی خانم میم

بنام خدا

زندگی خصوصی خانم میم

زندگی جدید خانم میم

سلام 

بعد از برگشتن به ولایتمون من خیلی سرم شلوغ شد تازه فهمیدم مثلا دکتر ربولی اگه دیر ب دیر پست بذاره واقعا حق داره...

یه مدت کار میکردم برای عوض شدن حال و هوام ولی فهمیدم نمیتونم واسه کسی کار کنم بدم میاد کسی فک کنه میتونه بهم هر دستوری بده...

کلا کار رو ول کردم بخصوص اینکه کلاسای دانشگاه هم شروع شد...

راستی رشته حقوق رو در دانشگاه ولایت انتخاب کردم...اولش فک میکردم باید رشته خشکی باشه ولی الان کلی بهش علاقمند شدم و دوسشدارم...

این پست رو نوشتم که یه خبری از خودم بدم به دوستانی که میگفتن وبلاگت چی شد...کلا اون وبلاگ قبلیم پاک کردم...اینجوری سری نوشتن فک کنم بهتر بید...


پ.ن:دلم واسه همه دوستام تنگ شدها بخصوص سودا,دکترربولی,با الی جان هم که همیشه در ارتباطیم یکی از دوستان هم خوش نداره اسمشو ببرم اینجا انگار تو اف بی آی کار میکنه والا...