خدایا نمیتونم فراموشش کنم ...از اینکه میبینم یه سری دختر دور و برشن حالم واقعا بدمیشه ...نمیتونم ببینم دخترا باهاش صحبت میکنن ...از اونورم »ن«منو دوسداره و بهم پیشنهاد داده که خیلی پسر خوب و پاکیه نمیدونم چیکار کنم خدا جون خودت هرچی که خیرمه سر راه قرار بده...
«ع»رو خیلی دوستدارم ولی شیش ماهه که فقط یه بار بیرون رفتیم و حس میکنم هیچ آینده ای باهم نداریم ولی «ن»دوسمداره میدونم آینده هم دارم باهاش ...خداجون هرچی خیره خودت همونو سر راهم قرار بده ...
شاید باید پذیرفت بودن با کسی ک مارو دوست داره و ستایشمون میکنه بهتر از بودن با کسیه ک به ما فکر نمیکنه..
بله دقیقا موافقم